وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَىٰ

به زودی پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی

وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَىٰ

به زودی پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

معامله جذاب

شنبه, ۲۵ آبان ۱۴۰۴، ۰۱:۴۳ ب.ظ

سلام

دیگه ناامید شده بودم، البته کمی امید بود ولی اینکه اینطوری بشه اصلا...

چهارشنبه شب قرار شد من برم صحبت کنم که آقای صاحبکار عزیز معامله ی شما چیشد؟؟! من ماشینمو بفروشم یا نه؟!

قرار بود ماشینی که از رفیقش گرفته بود رو برداره و ماشین قبلیش که تیگو 7 پرو بود رو بفروشه، ما هم نقدی تا حدودی داشتیم و کارای خدا قبول کرد که الباقی رو از حقوق کم کنیم، البته 100 میلیون از چیزی که فکر میکردیم بیشتر نقدی خواست ولی با هزار زور و زحمت جور شده بود...

خلاصه چند روزی درگیر فروش بودیم تا اینکه بعد چند روز گفت فعلا معامله ی ما کنسله دست نگه دار، منم که ناامیدانه داشتم خودمو میخوردم...

بعد دو الی سه روزی که ماشین هم برای پولیش رفته بود دوباره قرار شد موضوع رو مطرح کنم، من میدونستم اون به خاطر حرف من که کاری نمیکنه، ولی تیری تو تاریکی بود....

پنج شنبه ساعتای 4 ماشین رسید...

من که دیدمش گفتم خدایا میشه این مال من بشه، میشه این یه بارم به صلاحم کنی و به من بدیش؟! تو همه کار از دستت برمیاد، این یکی هم برسون.. و قولی دادم که یک هفته ادامه بدم... شاید باورتون نشه که بعد از 5 دقیقه یه آقای بنگاهی که نزدیک خودمونه اومده بود که یه ملک رو پیشنهاد بده و صاحبکارم گفت 1 و خورده ای رو همین آقای حسابدارمون باید بزنه میخوایم ماشین بهش بدیم... و منی که باورم نمیشد خدا به این سرعت راه بندازه...

تنها و تنها خدا رو اون صحنه حس کردم و دیدم که خودش جای من کارا رو انجام داد... و جالب اینجا که همون شب من ماشینو بردم... ماشینی که خیلی بالاتر از منه... ماشینی که جزو آرزوهام بود...

قراری با خدا گذاشتم که باید انجامش بدم... و میدم

و چقدر خدا زیباست، چقدر زود فراموش میکنم که خدایی دارم که قادرترینه

حکمتش هم فهمیدم که تاخیر افتاد، یکی اینکه به نفعمون شد چون قیمتا افزایشی شد و یکی اینکه خدا خواست تا مستقیم از خودش بخوام و با خودش معامله کنم...

حالا دلیل تغییر جهت من بیشتر قابل درک شد...

دلیلش پیدا کردم نیرویی بالای همه ی نیروهاست، و قدرتی بالاتر از همه ی قدرت هاست...

این شد که من عاشق شدم...

تو اون لحظه همه و همه چیز رو از خود خدا دیدم، دیدم که همه ی آدما واسطه ان و خدا به هر کس که بخواد میده و از هر کس که بخواد میگیره... پس غرور بی جا که بگیری برای خدا کاری نداره که تو رو به زیر فرش بیاره...

خدایا واقعا از ته قلبم بینهایت شکرت رو میکنم و خواهم کرد...

خدایا بی نهایت شکرت

  • 💕 پسر خوب 💕
  • تعداد عزیزانی که این مطلبو دیدن: ۷

نظرات (۳)

قشنگ بود 

منم به همین سبک دعا می کنم

نذرتون قبول شده 

جوابتون:
خیلی ممنون
سلامت باشین...
  • °•ســــائِلُ الزَّهـرا•°
  • مبارکتون باشه وان شالله که به دل خوش استفاده کنین

    خدا خیلی خیلی مهربونه

    بعضی وقتا یجوری همه چیزو جفت وجور میکنه که ادم حس میکنه خدا کنارش ایستاده ..حضورش به وضوح حس میشه

    جوابتون:
    خیلی ممنون
    آره واقعا حس میکنی خدا تمام حواسشو برای تو جمع کرده و مراقبته که هیچی اذیتت نکنه

    دقیقا مثل اوضاع الان من...
    همه چی رو خودش جور کرد

    یه چیزی شبیه به فیلم اجل معلق

    سلام

    مبارک باشه ایشاالله سایر آرزوهات هم تیک بخوره برات

    چیزی که اون بده بی منت‌تر هست قطعا

    جوابتون:
    سلام
    خیلی خیلی ممنون
    آره واقعا
    از این منظر ندیده بودم
    دمت شما گرم
    ان شاء الله برای شما هم همینطور باشه و به آرزوهاتون برسین

    هر چه میخواهد دلِ تنگت بگو! زود باش بگو دیگه! اَههههههه!

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">