زندگی روزمره 1
تصمیم گرفتم یکم از کارایی که در طول روز انجام میدم بنویسم
خب بریم تا بگم
صبح که از خواب پا میشم بعد مسواک میرم ماشینو از پارکینگ در میارم تا برم سرکار، سرکار اولین کاری که باید بکنم ثبت حواله های شب گذشته و فاکتورایی که بعد من نوشتن هست
من کارمو بلدم، همکارایی که اندازه ی ما وسعت کار دارند حداقل 2 تا حسابدار دارند، اما من با رشته ی تحصیلی اقتصاد تنهایی از پس کار برمیام، اولین کاری هم که کردم آموزش به بقیه برای هماهنگ شدن با منه، مثلا دفتر نویسی شونه، یا اینکه قبلا خیلی چیزا از دست در میرفت ولی خب به مرور حل شد، من حدودا 5 سالی هست که اینجام
خب کار حساب رسمی نبود و جدیدا رسمی شدیم، منم کاری به حسابای رسمی ندارم، دادیم به یه شرکت دیگه، اما در اصل حسابداری با منه
خلاصه...
کار سنگینه، از جمله اینکه شاید خیلی از کارا از ما بیشتر گردش مالی داشته باشند ولی خب ما هم کم نیست، مثلا روزی 2 میلیارد جا به جایی مالی داریم، اعتماد هم کاملا به من دارند و خیالشون راحته از من، همه هم مث من سخت کار میکنند از جمله صاحب کار...
از اینا بگذریم...
از مدتی که من عوض شدم سعی کردم با همه اخلاقمو بهتر کنم، ما همه جوری آدمی داریم، جوشکار راننده سنگین، راننده وانت و نیسان و برشکار و ....
همه هم با هم دوستن و هوای منم خیلی دارند...
اولا که نماز خوندنو شروع کردم کسی باورش نمیشد... خخخخخ میگفتم آقای فلانی نماز میخونه... خخخخخ
الان با همه مهربونتر شدم، عصبانی نمیشم و خیلی خوب شدم، محیط هم چون مردونست فحش و بد و بیراه زیاده که من نمیگم هیچ کدومو، البته اینام مشخصه از دل نیست...
مثلا جای سلام اونا رو میگن... خخخخ
البته به من کسی نمیگه میدونن من فرق میکنم...
حالا سوال داشتین بپرسین تا کم کم همه رو بگم
- ۰۴/۰۳/۰۹
- تعداد عزیزانی که این مطلبو دیدن: ۸
اتفاقا میخواستم بیام همینا رو ازتون بپرسم
دقیقا میخواستم بپرسم که آیا از پس کارتون و مسئولیتاش راحت بر میاین یا چالشهایی باهاش دارین مثل من که با کارم مسائلی دارم
دوم اینکه آیا نمیخواین خودتونم یه کاری شروع کنین که بتونین از قبلش پیشرفتهایی بکنین و تاثیرات مهمتری به جا بزارین؟
سوم اینکه با توجه به خشکی مسائل مالی دلتون نمیخاد یه فعالیت هنری هم داشته باشین؟
ازین سوالات هدفی دارم