نتیجه

خدایا از وقتی تو را انتخاب کردم چقدر دنیایت معنی پیدا کرده، چقدر زیبا شده، نه حسادتی، نه چشم و هم چشمی، نه عاشقی ای، نه وابستگی ای، نه بدی ای...

خدایا تو تنها رفیق منی، تو به تنهایی تمام نداشته هایم را پوشش میدهی، تو را رفیق صدا میکنم، چون نماز خواندنم برای عشق به توست نه برای بهشت تو، چون تو در قلب منی نه در آسمان من...

خدایا جایی گیر کردم نمیگویم "خدایا چه کنم؟" میگویم "چه کنم رفیق؟"

خدایا دلیل تمام عشق و محبت و نور و هستی من تویی، رفیق تو تنها نور عالمی

رفیق منو ببخش که قبل از این تو را نفهمیده بودم، مرا ببخش که قبل از این تو را صدا نکرده بودم، مرا ببخش

رفیق یادته همیشه از ترس بعدش عمیق خوشحالی نمیکردم، یادته آدما اذیتم میکردن؟! یادته همیشه بعدش خراب میشد همه چی؟! چون تورو نداشتم، الان یاد گرفتم از ته ته ته وجودم خوشحالی کنم، یاد گرفتم عاشقی کنم بدون ترس، الان دیگه یسری منم رسیده، وقت آسونی منه

رفیق تو معجزه ها میکنی و من تشنه ی معجزه های توام، رفیق تو تنها دلیل این روزهای منی

رفیق حکمتت را شکر، همان سالی که قید همه چی را زدمو در شب قدر آهنگ گوش میدادم، همان شبی که از هزار سال بهتر است، درست در همان روزها، هنوز 10 روز نگذشته بود که آشوبم کردی! چرا؟! میخواستی خودت را به رخم بکشی؟! میخواستی پز قلبهای آدمها را به رخ شیطان بکشی!

رفیق من! میترسم آبروت را ببرم، میترسم بلغزم و همه چی را پنبه کنم..

رفیق تو مرا معجزه کردی...

من در آغوش تو عشق را فهمیدم، من در آغوش تو عاشقی خواهم کرد

رفیق من! از وقتی در آغوش توام احساس بزرگی میکنم، احساس آرامش میکنم، این را از من نگیر...

رفیق من! من عاشقانه دوستت دارم

خدایا بی نهایت شکرت