به نام خالق توانا
سلام
با دیدن خواب دیشب موضوع یه مقدار عوض شد...
دیشب به این فکر میکردم که چرا منی که میدونم و طعمشو چشیدم باید برای رانندگی با ماشینی که خدا به من داده ذوق کنم و گاها غرور! چرا باید سریع سریع نماز بخونم برای اینقدر از مدت زمان خوشحالی کردنم کم نشه؟! چرا باید من عوض بشم با یه ماشین؟!
با خودم گفتم من چرا اینطوری شدم؟! منی که قرار بود ماشینو بفروشم و به مردم مظلوم کارتن خواب کمک کنم؟! پس وای بر من!
متوجه شدم که لایق نیستم که ندارم، متوجه شدم منی که با یه ماشین اینطوری شدم با داشتن آدمی که دوستش دارم خیلی بدتر میشم!
بعد به فیلم "از یاد رفته" فکر کردم و اینکه اون آدما برای پول و قدرت اون هم اندازه ای که هیچ کس نمیتونه در حالت عادی داشته باشه چطور دارن پیش پیرمرد فیلم دولاراست میشن، و به این فکر کردم که چطور خدا میتونه بیشتر از اون پیرمرد به یه آدم پولو قدرت بده!
اون پیرمرد هم وقتی آدمای دورش بهش بی احترامی میکنند و اطاعتش نمیکنند پولی نمیده، پس چه انتظاری دارم از خدا که وقتی تو نماز خوندن سست میشم به من چیزی بده...
به این فکر میکردم که چرا نباید گدای درگاه خدا باشم و گدایی از خلق خدا کنم!؟! چه چیزی از این بالاتر که از خدا چیزی بگیرم؟!!
خدایی که وقتی ماشینو دیدم وازش خواستم در کمتر از 2 دقیقه کسی رو فرستاد تا کار منو راه بندازه و ماشینو دو دستی به من داد! کی باورش میشه؟!
من با تمام وجودم ایمان دارم که خدا هر کاری بخواد میتونه بکنه، میتونه منو شاه کنه و میتونه در کمتر از یه دقیقه منو گدا کنه... من ایمان دارم که میتونه!
اما خب منی که با گرفتن یه ماشین اینطوری شدم چرا باید انتظار هدیه بعدی رو داشته باشم؟!
خدایا منو ببخش برای غرورم، منو ببخش برای شادی نابجا، خدایا ببخش برای مال دنیا خوشحال بودم
و اما دیشب، دیشب خوابی دیدم به زیبایی بهترین خواب دنیا! خوابی که هیچ خوابی جز این نمیتونست اینطوری خوشحالم کنه... ته ته ته ته آرزوهام بود، چیزی که حاضر بودم همه چیزمو بدم اما واقعی باشه...
نمیدونم تاثیر فیلمایی بود که دیدم یا واقعا خواب معمولی بود اما آرزو میکنم خواب صادقه باشه...
از خوابم فهمیدم که شاید اون آرزوی زیبایی که دیدم میخواد تعبیر بشه، شاید اوضاع خوب و خوبتر بشه...
شاید خدا میخواست دوباره قدرتشو به رخم بکشه، شاید میخواست بهم بگه آقا هر چی داری و هر چقدر که خوشحالی رو بذار کنار تا دوباره من خوشحالت کنم!؟!
منه دیوانه چرا رفتم سمتی که خودم بودم و خودم؟؟! چرا دست خدا (اصطلاحه) رو ول کردم؟؟! چرا سمتی نرفتم که با خدا باشم؟؟!
من بعد سعی میکنم بهتر و بهتر بشم، خدایا ببخشید که به جنس مخالفم نگاه کردم، ببخشید که غرور کردم و ببخشید که نمازمو تند خوندم...، خدایا خودت منو ببخش!
برام دعا کنید!
خدایا بی نهایت شکرت
- ۰۴/۰۹/۲۱
- تعداد عزیزانی که این مطلبو دیدن: ۵